رنگ چشم همه انواع مگسها قرمز نيست. مثلا در مگس معمولي، خيلي وقتها ممكن است بازتاب نور را در زاويه مشخصي در چشم مركب حشره ببينيد. در مگسهاي سركه، چشمهاي داراي رنگدانه واقعي مشاهده ميكنيم. دليل رنگي شدن چشم در مگس سركه، باز هم داستان همان ژنها و پروتئينهاي ويژه است! در مگس سركه چشم قرمز، ژنهاي مربوط به رنگ چشم، رنگدانههايي را ميسازند كه باعث قرمز شدن رنگ چشم ميشود. فراموش نكنيد كه رنگ قرمز تنها يكي از متداولترين رنگهاي چشم در مگس سركه است. رنگهاي ديگر چشم كه ممكن است در ميان مگسهاي سركه پيدا شوند عبارتند از قرمز تيره، زردآلويي، سفيد، قرمز روشن، زرد و...
خروسها، مانند بقيه جانوران يا بهتر بگوييم همه جانداران داراي يك سيستم زمانسنجي زيستي هستند كه چرخههاي روزانه، ماهانه و سالانه را در بدن آنها تنظيم ميكند. آوازخواني در خروس نيز مانند بقيه پرندگان تابع چرخههاي روزانه است كه در اصطلاح به آن Circadian Rhythms، ميگوييم. به عبارت ديگر ساعت دروني مغز خروس جوري تنظيم شده است كه كمي پيش از دميدن سپيده صبح، زنگ ميزند و در آن زمان است كه خروس مشغول خواندن ميشود. جالب است بدانيد كه اگر ساعت زيستي يك خروس كه در همسايگي چند خروس ديگر زندگي ميكند، زودتر زنگ بزند، ميتواند كل خروسهاي همسايه را به خواندن تحريك كند! تنظيم كننده اصلي چرخههاي روزانه خواندن در خروسها، طول روز و اختلاف ميان نور روز و تاريكي شب است. به همين دليل، نورهاي مصنوعي مانند چراغهايي كه تا صبح روشن ميمانند، مانند پروژكتورها، تنظيم ساعت دروني جانوراني مانند خروس را برهم ميزند. به همين دليل است كه برخي خروسهاي بيمحل، در ساعتهايي غير از صبح شروع به خواندن ميكنند!
دليل اينكه چرا خروس بايد آمدن صبح را كمي پيش از طلوع آفتاب درك كند، اين است كه اين كار، زمان شروع شكار حشرات و يا شروع مراقبت از قلمروي خروس را نشان ميدهد. در اصل مهمترين دليل خواندن خروس، براي حفظ قلمرو است. وقتي خروسي ميخواند در حقيقت به خروسهاي ديگر اعلام ميكند كه «اگر به حريم قلمروي من تجاوز كرديد، بايد منتظر مبارزه باشيد» به خاطر همين است كه خروسها معمولا از يك نقطه بلند شروع به خواندن ميكنند. با اين كار هم صدايشان دورتر ميرود و هم بيشتر ميتوانند به چشم بيايند و ابهت خود را نشان دهند!
دانشمندان کانادایی فسیل اولین دایناسورهای پردار را در آمریکای شمالی کشف کردند
محققان دانشگاه کلگری توانستند بقایای فسیل شده اولین دایناسورهای دارای پر را از درون یک صخره 75 میلیون ساله استخراج کنند.
این بقایای فسیل شده به دو دایناسور بالغ و یک دایناسور جوان از زیرگونه ˈاورنیتومیموسˈ تعلق دارند.
کشف این نمونههای عجیب که از گونه ˈاورنیتومیمیدˈ محسوب میشوند، حقایق مهمی را درباره این گونه از دایناسورها روشن کرد.
پیش از این نمونههای متعددی از گونه ˈاورنیتومیمیدˈ کشف شده بود، اما برای اولین بار دانشمندان نمونههایی را یافتند که ثابت میکند تمام دایناسورهای این گونه، بال داشتهاند و بدن آنها کاملاً پوشیده از پر بوده است.
فسیلهای کشف شده، تحول الگوی رشد پر در بدن ˈاورنیتومیمیدهاˈ را به خوبی نشان میدهند.
پایین تنه این دایناسورها در تمام دوران زندگی آنها پوشیده از پر بوده است، اما تنها دایناسورهای مسن دارای پرهای بزرگی روی بازوها و بالاتنه خود بودند که ساختاری شبیه به بال پرندگان امروزی را ایجاد میکرد.
این الگو با الگوی رشد پر در بدن پرندگان امروزی کاملاً متفاوت است. زیرا در مورد پرندگان، بالها در اولین ماههای زندگی شکل میگیرند و پردرمیآروند.
الگوی رشد پر در بدن این دایناسورها گویای این واقعیت است که اندامها بال مانند آنها برای پرواز کاربردی نداشته است و توانایی پرواز، از قابلیتهایی بوده که بعدها و با هدف فرار و دورنگه داشتن تخمها از دست سایر دایناسورها شکل گرفته است.
این سایت بزرگترین سایت علمی ایران است که رو دستش نیومده البته وسطش شاید مطالب طنز هم پیدا کنید برای این که مطالب را در ایمیل خود داشته باشید عضو شوید